روستای شیخ شبان

امام خامنه ای(حفظه الله) : به ارواح طیبه شهدای عزیز روستای شیخ شبان درود می فرستم و به خانواده هایشان عرض سلام می کنم و امیدوارم ان شاء الله برکات الهی و توجهات اهل بیت (علیهم السلام) که شنیده ام اکثر آنها از سادات محترم هستند، شامل شود

روستای شیخ شبان

امام خامنه ای(حفظه الله) : به ارواح طیبه شهدای عزیز روستای شیخ شبان درود می فرستم و به خانواده هایشان عرض سلام می کنم و امیدوارم ان شاء الله برکات الهی و توجهات اهل بیت (علیهم السلام) که شنیده ام اکثر آنها از سادات محترم هستند، شامل شود

روستای شیخ شبان

روستای شیخ شبان واقع در استان چهارمحال و بختیاری شهرستان بن.
امامزادۀ این روستا در کشور معروف بوده و مردم از نقاط مختلف برای زیارت به این مکان مقدس می آیند.
90%مردم این روستا از سادات بوده، شیخ شبان در دل خود تاریخی پرافتخار دارد که می‌توان به‌عنوان نمونه از 84 شهیدی که هدیۀ راه اسلام کرد و 11 عالم بزرگش که مردم منطقه از وجودشان بهره ها برده اند و در یادها ماندگار شده اند نام برد.
اما بااین‌همه به خاطر عدم توجه مسئولین، با مشکلاتی روبه‌روست که کمتر جایی این مشکلات را دارد!!
مشکلاتی همچون:
1- نبود آب(بااینکه نزدیک رود زاینده‌رود است)
2- عدم اجازۀ استفاده از زمین‌های کشاورزی و مسکونی روستا توسط منابع طبیعی!!
3- عدم اجازۀ کشاورزی در زمین‌هاشان !!!
4- نبود شغل برای جوانان
5- پرونده سازی و حبس کردن اهالی بخاطر کشاورزی در زمینهایی که صدها سال است روی آنها کشاورزی کرده اند!!
و...

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
محبوب ترین مطالب

شیوه تربیت اسلامی کودکان 4

سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۳۰ ق.ظ
شیوه تربیت اسلامی کودکان 4خودداری از اعمال خشونت.....ادب آموزی.....آموختن سخنان حکیمانه.....پرهیز از ملامت.....علم آموزی......در ادامه مطلب ........... خودداری از اعمال خشونت پدران و مادرانی که در قِبال کودکان و فرزندانشان احساس مسئولیت می کنند، بدیهی است که بیشتر دل می سوزانند، و توقع دارند فرزندانشان طبق دلخواه آنها تربیت شوند. کوچکترین مسامحه را در این راه جایز و روا نمی دارند و تحمل کوچکترین لغزش را از فرزندانشان ندارند. امکان دارد کودکان و فرزندانی باشند که بعضاً در قالب و چهارچوب فکری و تربیتی آنها نگنجند و یا دیر در راه تربیتی قرار گیرند و یا اصلاً تمرّد کنند و شیطنت نمایند. در این صورت احتمال دارد والدین دست به خشونت بزنند و مبادرت به مجازات آنها کنند و کودکان خود را به تکلّف وادارند، اعمال سلیقه و سخت گیری کنند. همان گونه که در گذشته مطرح شد، تربیت فرزند، یک نوع ظرافتکاری و آشنایی به اصول و روش تربیتی لازم دارد. باید گام به گام پیش رفت. عصبانیت و خشونت که منجر به کتک کاری و تنبیه سنگین بدنی شود سودمند و مفید نیست. این گونه رفتار کردن، تنش آفرین است و باعث عصیانگری و ایجاد روحیه ی پرخاشگری در فرزند می شود. امام رضا(ع) فرمود: قال بَعضُهُمْ شَکوْتُ إِلی أَبی الْحَسنِ موسی(ع) إِبْناً لی، فَقالَ: لاتَضْرِبْهُ، وَ أَهْجُرْهُ وَ لاتُطِلْ؛(59)مردی در حضور حضرت از فرزند خود شکایت کرد، حضرت فرمود: فرزندت را نزن، برای ادب کردنش، از او قهر کن، ولی مواظب باش، قهرت طول نکشد و هرچه زودتر آشتی کن. علی(ع) فرمود: إِنَّ الْعاقِلَ یتَّعِظُ بِأَلاَدَبِ وَ الْبَهائِمُ لایتَّعِظُ إِلاّ بِالْضَّرْبِ؛(60)پندپذیری انسان عاقل به وسیله ی ادب و تربیت است، چارپایان و حیوانات اند که تنها با ضرب و زدن، تربیت می شوند. پیامبر(ص) فرمود: رُوِی عَنْ أُمِّ الْفَضْلِ زَوْجَةِ الْعَبّاسِ بْنِ عَبْدِالمُطَّلِبِ مُرْضَعَةِ الْحُسَینِِ(ع) قالَتْ: أَخَذَ مِنّی رَسُولُ اللهِ(ص) حُسَیناً أَیامَ رِضاعِهِ فَحَمَلَهُ، فَاراقَ ماءً عَلی ثَوْبِهِ، فَأَخَذْتُهُ بُعْنِفٍ حَتّی بَلی، فَقالَ(ص): مَهْلاً یا أُمَّ الْفَضْلِ إِنَّ هذِهِ الاِراقَةَ، یطَهِرُّها فَأَی شَیءٍ یزیلُ هذَا الْغُبارَ عَنْ قَلْبِ الْحُسَینِ؛(61)ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب دایه ی امام حسین(ع) بود. می گوید: پیامبر(ص) حسین(ع) را که کودک بود از من گرفت و بغل کرد. حسین(ع) لباس او را آلوده کرد، و آن گاه شروع به گریه کرد. من ناراحت شدم. حضرت فرمود: ام الفضل آرام، این رطوبت با اندکی آب پاک می شود، و اما اگر کدورتی از این ناراحتی به دل حسین بنشیند، آن وقت چه چیزی این غبار را از دل او می زداید. ادب آموزی دو معنی در اصطلاح برای ادب بیان داشته اند و در اذهان عامه نیز از این واژه دو برداشت به ذهن خطور می کند، یکی داشتن خوی خوش و پسندیده؛ دوم، مجازات و تنبیه. منظور ما در اینجا معنی اول است، یعنی آموختن روش و اخلاق و خصلت های نیک و پسندیده به فرزندان و انتقال فرهنگ و آداب و رسوم ملل و مذهبی به آنها. در میان ملل یک سلسله آداب و رسوم و فرهنگ رفتاری که در خور سنت های خودشان است وجود دارد که به آنها به دیده ی احترام می نگرند و هر فردی که آن آداب و رسوم را نادیده بگیرد و از آنها تخطی کند، به او به دیده ی نفرت می نگرند و او را فاقد آداب و تربیت تلقی می کنند. در یک کلام هر کس از محدوده ی انسانی و قانونی خویش تجاوز کند و به حریم دیگران و اجتماع وقعی ننهد، او را سرزنش می کنند. در اسلام، مصادیق داشتن ادب و تربیت فراوان است. به عنوان مثال بی احترامی به پدر و مادر و بی احترامی به دیگران و نادیده گرفتن حقوق آنها بی ادبی است. امروز که شبکه ی ارتباطات گسترش یافته و از طریق اینترنت راه ارتباط با ملت های دیگر به سهولت امکان پذیر شده است و بیشتر احساس درآمیختن با آنها مشاهده می شود و انسان ناگزیر است که با آنها برخورد کند و ارتباط داشته باشد، لازم است با فرهنگ آنها آشنا گردد و با دیده ی احترام به آنها بنگرد و این را آیین اسلام به ما سفارش کرده است که با آنها با رفتار خوب و پسندیده برخورد کنیم. مسلمانان نیز باید در چهارچوب مذهب و محدوده ی شریعت خود قدم بردارند و رفتار و کردار خود را با آن وفق دهد و آنچه که در مذهب ادب پنداشته شده است فراگیرد و همان را به فرزندان خویش انتقال دهد و از وظایف بارز و مهم والدین توجه به این امر مهم و یاد دادن آن به فرزندان است. امام علی(ع) فرمود: خَیرُ ما وَرِّثَ الاَباءُ الاَبْناءَ الاَدبُ؛(62)بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث می گذراند، ادب است. امام باقر(ع) فرمود: نَظَرَ أَبی إِلی رَجُلٍ وَ مَعَهُ إبْنُهُ یمْشی وَ الاِبْنُ مَتِّکئٌ عَلی ذِراعِ الابِ، قالَ: فَما کلَّمَهُ أَبی مَقْتاً لَهُ حَتّی فارَقَ الدُّنْیا؛(63)پدرم مردی را دید که به همراه پسرش راه می رفتند و پسر به بازوی پدر تکیه داده بود، گوید: تا پدرم زنده بود با آن مرد سخن نگفت. امام علی(ع) فرمود: مَنْ قَلَّ أَدَبُهُ کثُرَتْ مَساوِیةُ؛(64)هرکس ادبش اندک باشد، زشت کاری هایش بیشتر می شود. امام صادق(ع) فرمود: رَحِمَ اللهُ والِداً أَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ؛(65)خداوند رحمت کند کسی را که در کار نیک فرزندش اقدام کند. مسائل و موارد ادب در منابع اسلامی و در کتب اخلاقی و تربیتی فراوان بیان شده است باید برای به دست آوردن آنها به مجالس وعظ و کتب مربوط مراجعه کرد. انسان مسلمان باید مؤدب باشد که غفلت موجب پشیمانی و ندامت می گردد.   آموختن سخنان حکیمانه در میان مسلمانان و در جوامع گوناگون و مختلف، انسان ها و بزرگانی درخشیده اند و از تجربه های خویش و اندوخته های علمی و اخلاقی و تربیتی خود برای انسان ها سخن ها گفته اند. مانند زنبور عسل پرکشیده از روی گلستان ها و گلخن ها عبور کرده، طرق هموار و ناهموار را پیموده اند و حاصل کنکاش و کوشش های علمی خود را در اختیار آیندگان قرار داده اند، از پیشوایان آسمانی گرفته تا علما و دانشمندان، همه و همه مطالب ارزنده ای از خود به یادگار گذاشته اند. بهره برداری و استفاده از آنها و انتقال آنها به فرزندان در سالم نگه داشتن و تربیت خوب آنها مفید و ارزشمند است. چه بسیار سخنان که در لابه لای کتب ثبت و ضبط شده است از قرآن گرفته و سایر کتاب های آسمانی تا کتاب های اندیشمندان، پر است از سخنان حکیمانه که هیچ انسانی نمی تواند بی نیاز از آنها باشد. امام علی(ع) در جمعی حضور داشتند و فرزندانش حسن و حسین نیز در آن جمع بودند و حضرت با آنها بحث علمی می فرمود و همچنین سؤالاتی از آن دو می پرسید و هر یک از آنان با عباراتی کوتاه جواب های حکیمانه می دادند. سپس حضرت متوجه یکی از اصحاب خود شد و فرمود: عَلِّموا هذِهِ الْحِکمَ أَوْلادَکمْ فَإِنَّها زِیادَةٌ فِی الْعَقْلِ وَ الْحَزْمِ وَ الرَّأی؛(66)این سخنان حکیمانه را به فرزندان خودتان بیاموزید، زیرا موجب تقویت عقل و مآل اندیشی و رأی صائب آنان می گردد. از زبان مبارک امام علی(ع) پیرامون حکمت مطالب فراوان نقل شده است که به چند نمونه اشاره می شود: عَلَیک بِالْحِکمَةِ فَانَّها الْحُلْیةُ الفاخِرَةُ؛(67)بر تو باد به فراگیری حکمت، زیرا که آن لباس گرانقیمتی است. کلُّ شَیءٍ یمُلُّ ما خَلا طَرائِفَ الْحِکمْ؛(68)همه چیز ملال آور است، جز ظرایف حکمت ها. أَلْحِکمَةُ شَجَرةٌ تُنْبِتُ فِی الْقَلْبِ وَ تَثْمِرُ عَلَی اللِّسانِ؛(69)حکمت درختی است که در دل می روید و در زبان بار می دهد. پند و اندرز قوام و پایداری حیات بشری به پند و اندرز وابسته است، هیچ انسانی از پند و اندرز بی نیاز نیست. یکی از وظایف انسان ها و حق آنها به یکدیگر نصیحت و یادآوری و تذکر است، تذکر خوبی ها و بدی ها، پرهیز دادن دیگران از گرفتار شدن به بدبختی ها و به چیزهایی که امکان دارد ناآگاهی و فراموشی به آنها موجب بدبختی جبران ناپذیر برای انسان باشد. پند، بهترین راهی است که برای تربیت صحیح فرزند مفید است و آن هم برای خود راه و روشی دارد. بیان خوبی ها و نشان دادن نتایج وخیم زشتی ها و انحراف ها به صورت نقل داستان و قصه، بیان سرگذشت گذشتگان، از خوبی و بدی و ... یکی از روش های خداوند برای تربیت انسان ها، بلکه همه ی روش هایی که در قرآن قید شده جنبه ی اندرز و پند و نصیحت دارد. در یکی از خطابات خود به پیامبر اسلام(ص) می فرماید: وَ ذَکرْ فَإِنَّ الْذِّکری تَنْفَعُ الْمُؤمِنینَ؛(70)یادآوری کن که یادآوری به مؤمنان سود بخشد. یا أَیهَا النّاسُ قَدْ جاءَتْکمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکمْ وَ شِفاءٌ لِما فی الصُّدورِ وَ هُدَی وَ رَحْمَةٌ لِلمؤمِنینِ؛(71)ای مردم! از جانب خداوند موعظه و اندرزی و شفای دردهای درونی شما و نیز برای مؤمنان هدایتگر و رحمتی آمد. پند و اندرز اگر معقول باشد و منطقی و دور از تحکم و فرمانروایی، موجب حیات و ماندگاری دل هاست و صیقل بخش روح و جلادهنده قلب هاست. البته انسان ناصح و والدینی که این روش را اتخاذ می کنند، باید به زمان و وقت و اقتضای موقع نصیحت توجه کنند. لجاجت و درشتی و عصبانیت و عتاب و خطاب تند و خشن بدترین نحوه ی اندرزدهی است و همین طور وضعیت و موقعیت کودک و فرزند نیز باید ملاحظه شود. بهترین روش آن است که انسان بدون زمینه ی قبلی و بدون غرض آن را انجام دهد. اگر انسان خلافی از کودک خویش ببیند، باید قُبح آن را متذکر شود. ناگفته نماند نباید پند و اندرز با ملامت و سرزنش یکسان شود که دو مقوله جدا از هم هستند. تذکر برای فرزند متخلّف با اندرز عادی که جهت پیش گیری انجام می گیرد فرق دارد. اندرز می تواند در جمع کودکان و خانواده باشد و در هر موقع مناسبی که امکان داشته باشد انجام گیرد و بهتر است در موارد خاص که فرزند احتیاج به تذکر دارد در خفا انجام گیرد و به دور از جمع و به دور از حضور فرد یا افرادی که فرزند دوست ندارد آنها متوجه شوند. پیامبر اسلام(ص) می فرماید: از نصیحت فرزند در حضور دیگران خودداری کنید، که نه تنها نتیجه بخش نیست، بلکه موجب لجاجت فرزند می شود.(72) امام علی(ع) فرمود: نُصحُک بَینَ الْمَلاِ تَقریعٌ؛(73)نصیحت تو در حضور دیگران، سرزنش است. پرهیز از ملامت در بحث گذشته نقش اندرز و پند را بیان کردیم، یکی از اثرات مهم آن را که در این قسمت مورد توجه قرار می دهیم این است که پند و اندرز جلوی کارهایی را که انسان به خاطر آنها سرزنش می شود می گیرد. خداوند متعال در قرآن، یکی از وظایف رسول خدا را بشارت و انذار معرفی کرده است، «بشارت» برای عاقبت نیک و زیبا و کارهای خوب و «انذار» برای نتایج زشت افعال قبیح، سپس خداوند در جای دیگر به پیامبر می فرماید: پیامبر! وظیفه ی تو تنها ابلاغ است. بشارت و انذار کار توست.(74) وقتی که امت متوجه نتایج و عاقبت کارهایشان شدند دیگر تکلیفی ندارند، جز اینکه پیوسته تذکر بدهی. وقتی که انسان ها به وظایف خود آشنا باشند و بشارت و انذار داده شوند، کم تر دچار خطا می شوند، و در صورت ارتکاب به خطا دیگر نیازی به سرزنش و ملامت ندارند، زیرا اگر جرم بزرگی مرتکب شود کارش با دادگاه و حاکم است، بنابراین نیازی به سرزنش ندارد. در مباحث فقهی هم فرموده اند با مجرم غیر از مجازات قانونی نباید برخورد شود. در فرزند نیز همین طور است، اگر راه ها خوب نشان داده شوند تذکر و موعظه و پند در وقت خود و پیش از بروز واقعه ای بزرگ انجام گیرد. در صورت ارتکاب به خلاف جزیی نباید سرزنش شود. از سرزنش و ملامت با درشتی و تحکم و عصبانیت و به رخ کشیدن خدمات پیشین و یا به رخ آوردن دیگران، نهی شده است. امام علی(ع) فرمود: أَلاِفْراطُ فِی المَلامَةِ یشِبُّ نارَ اللِّجاجَةِ؛(75)افراط در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می کند. پس پدر و مادر در آغاز باید خلاف فرزندان را نادیده بگیرند، ولی بیشتر مراقبت کنند قُبح کارهای خلاف را و عاقبت زیانبار آنها را به فرزندان متذکر شوند و در مقابل خلافکاری از سرزنش و ملامت زیاد پرهیز کنند. موجب جرأت پیدا کردن آنها به والدین نشوند که پیامبر اکرم(ص) می فرماید: رَحِمَ اللهُ مَنْ أَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ وَ هُوَ یعْفُو عَنْ سَیئِتِهِ؛(76)خدا بیامرزد آن کس را که یاری فرزندش کند و از خطایش بگذرد.     علم آموزی سعادت و نیکبختی انسان در آینده و در هر موقعیتی که باشد، بستگی به دانش و علم و سواد او دارد. عنایت و توجه اسلام در عصر خود به علم و علم آموزی از اهمیت و عظمت این دین آسمانی خبر می دهد. در هیچ کتابی به اندازه ی کتاب آسمانی اسلام و کتب روایتی و حدیثی به علم بها و ارزش نداده اند. کدام سخنی بالاتر از سخن خداوند که می فرماید: انسان را آفرید و آن گاه به او بیان و علم آموخت و به وسیله ی قلم به او دانش بخشید. یا در جایی فرمود: آیا دانش ورزان و عالمان با جاهلان یکسان اند؟! امروز با پیشرفت دنیا و به وجود آمدن تمدن نوین جای هیچ درنگ و شبهه ای باقی نمی ماند و ضرورت علم آموزی را به وضوح نشان می دهد. لذا بهترین زمان فراگیری علم و دانش اندوزی از زمان هفت سالگی کودک در اسلام معرفی شده است. پدران باید این فرصت را غنیمت بدانند و این مجال را از فرزندان دریغ نکنند و آنها را به سوی مدرسه، راهنمایی و تشویق کنند و نگذارند آینده ی آنها به خاطر بیسوادی تباه شود و آنها را از این نعمت بزرگ محروم نسازند. امام صادق(ع) فرمود: ألْغُلامُ یلْعَبُ سَبْعَ سِنینَ، وَ یتَعَلَّم الکتابَ سَبْعَ سِنینَ، وَ یتَعَلَّم الحَلالَ وَالحَرامَ سَبْعَ سِنینِ؛(77)فرزند در هفت سالگی خواندن و نوشتن فرا گیرد، و هفت سال نیز به فراگیری حلال و حرام بپردازد. امام علی(ع) فرمود: مَنْ لَمْ یتَعَلَّمْ فی الصِّغَرِ لَمْ یتَقَدَّمُ فی الْکبَرِ؛(78)کسی که در کودکی درس نخواند، در بزرگی رهبر و پیشوای مردم نمی شود. بیشتر در اسلام تأکید شده است به فراگیری علومی که موجب نجات خود انسان در دنیا و آخرت باشد، و عمر خود را در تحصیل علومی که نفع ندارد ضایع نکند. امام صادق(ع) در تفسیر آیه ی «فلینظر الانسان الی طعامه» تعبیر فرموده اند از طعام به علم. آری، علم مبرم ترین غذای انسان است. پیشرفت علوم دنیوی امروز این امکان را به انسان می دهد که در تحصیل علوم جدید عقب نماند، چون اقدام به آموختن علوم بیشتر وقت انسان را می گیرد و مانع از آن می شود که انسان به چند علم در کنار هم بپردازد، لذا تا امکان دارد انسان نباید در کسب معارف دینی کوتاهی کند. پس از فراگیری علوم دنیوی باید به علوم الهی نیز توجه کند و بُعد معنوی خویش را نیز تقویت کند.
۹۲/۰۲/۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
یا صاحب الزمان (عج)

نظرات  (۱)

وبلاگتون خیلی زشته آدم حوصله اش سر میره اگه در مورد روستاس این همه مطالب متفرقه داره که چی بشه ؟؟؟!!!!