شهید سیدروح الله کاظمی شیخ شبانیوصیت نامهبسم الله الرحمن الرحیم «طلبة شهید: سید روح الله کاظمی» «شهرکرد» «رضیت بالله ربا و بالاسلام دینا و بمحمد )صلی الله علیه و اله( نبیا و بالکعبه قبلتی و بعلی اماماً و بالحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و محمد و علی و الحسن و الخلف الصالح (علیهم السلام) ائمه و ساده و قاده بهم اتولی و من اعدائهم اتبریء.» «یا ایها الذین آمنوا هل أدلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبهً فی جنات عدن ذالک الفوز العظیم»(صف/10الی12) ای اهل ایمان! آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک(آخرت) نجات بخشد، دلالت کنم(آگاه کنم)؟ آن تجارت این است که به خدا و رسول او ایمان آورید و به مال و جان خود در راه خدا جهاد کنید. این کار از هر تجارتی -اگر دانا باشید- برای شما بهتر است تا خدا گناهان شما را ببخشد و در بهشتی که زیر درختهایش نهرهای آب گوارا جاریست داخل گرداند و در بهشتهای عدن و جادویی منزلهای نیکو عطا فرماید. این همان رستگاری بزرگ است. به یگانه معبودم شهادت میدهم که مرا خلق کرد و مرا در این برهه از زمان آفرید و شهادت میدهم به حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) آخرین پیامبر خداوند و شهادت میدهم به حضرت علی و یازده فرزندش تا حضرت حجه ابن الحسن «عجل الله تعالی فرجه». من چیزی برای وصیت ندارم که برای شما ملت بزرگوار و شهید پرور بگویم، ولی چند نکتهای را -از باب این که وظیفه هر مسلمانی است که امر به معروف و نهی از منکر کند- خدمت شما عرض می کنم. در حالی این وصیتنامه را مینویسم که اشک در چشمانم حلقه زده است، نه برای این که از این دنیا میروم، نه، نه، بلکه به یاد گناهانم میافتم و به حال خود گریه میکنم که جز گنه چیزی ندارم که با خود ببرم.به ادامه مطلب بروید ...