در کلاس بزرگان
پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۲۳ ق.ظ
خصوصیات اخلاقی
جناب شیخ بسیار مهربان، خوشرو، خوش اخلاق، متین و مؤدب بود.
همیشه دو زانو می نشست، به پشتی تکیه نمیکرد، همیشه کمی دور از
پشتی مینشست. ممکن نبود با کسی دست بدهد و دستش را زودتر از او
بکشد. خیلی آرامش داشت. هنگام صحبت اغلب خنده رو بود. به ندرت
عصبانی میشد. عصبانیت او وقتی بود که شیطان و نفس سراغ او
میآمدند. در این هنگام سراسر وجودش را خشم فرا میگرفت و از
خانه بیرون میرفت و آن گاه که خود را بر نفس چیره مییافت، آرام
باز می گشت.
نکته مهمی که در حسن خلق، مورد توجه شیخ بود و دیگران را نیز
بدان توصیه میفرمود، این بود که انسان باید برای خدا خوش اخلاق
باشد و با مردم خوش رفتاری کند. در این باره میفرمود:
« تواضع و حسن خلق، برای خدا، نه برای
جلب مردم به سوی خود و ریاکارانه.»
شیخ بسیار کم حرف بود، حرکات و سکنات او به خوبی نشان میداد که
در حال فکر و ذکر و توجه به خداست. اول و آخر صحبتش خدا بود.
نگاه به او، انسان را با خدا آشنا میکرد.
در جلسات دعا، بسیار گریه میکرد. هرگاه اشعار حافظ یا طاقدیس
خوانده میشد میگریست. در عین گریه، قادر بود تبسم کند و بخندد
و یا مطلبی را نقل کند که همه را از کسالت بیرون بیاورد. نسبت به
وجود مقدس امیرالمؤمنین(ع) بسیار عشق میورزید، مانند پروانه گرد
شمع وجودش پر و بال میزد، هنگامی که مینشست در هر چند نفس، یک
بار ذکر:
« یا علی ادرکنی »
را تکرار میکرد.مخالفت با ریاضت غیر شرعی
جناب شیخ معتقد بود اگر کسی حقیقتاً به احکام نورانی اسلام عمل
کند، به همه کمالات و مقامات معنوی دست خواهد یافت. او با
ریاضتهایی که برخلاف سنت و روش مذهب است، به شدت مخالف بود. یکی
از ارادتمندان ایشان نقل کرده است: مدتی مشغول ریاضت بودم و با
کناره گیری از همسر علویهام، در اتاقی جداگانه مشغول ذکر میشدم
و همان جا میخوابیدم، پس از چهار پنج ماه، یکی از دوستان مشترک،
مرا به دیدن جناب شیخ برد، پس از دق الباب، به محض این که شیخ
مرا مشاهده کرد، بدون مقدمه گفت:
« میخواهی بگویم؟! »
من سرم را پایین انداختم، بعد شیخ متذکر شد که:
« این چه رفتاری است با همسرت کرده و او را ترک کردهای؟ ... این
ریاضتها و اذکار را بزن گاراژ! یک جعبه شیرینی بگیر و برو پیش
عیالت، نماز را سر وقت بخوان با تعقیبات معموله. »
سپس شیخ به احادیثی که تأکید میکند اگر چهل روز کسی خالص عمل
کند، چشمههای حکمت از دلش می جوشد اشاره کرد و فرمود:
« طبق این احادیث، اگر کسی چهل روز به وظایف دینی خود عمل کند
قطعاً روشنی خاصی پیدا مینماید. »
آن شخص به توصیه شیخ ریاضت را رها کرد و به زندگی معمولی خود
بازگشت.حساب خمس
دکتر حمید فرزام - یکی از شاگردان جناب شیخ - در توصیف تعبد
ایشان میگوید: شیخ، شریعت و طریقت و حقیقت را با هم داشت، نه
این که مانند درویشها پشت پا به شریعت زند. اولین حرف ایشان به
بنده این بود که:
« برو حساب خمست را بکن »
مرا فرستاد نزد مرحوم آیت الله آقا شیخ احمد آشتیانی - رحمه الله
علیه - در « گذرقلی » و گفت: « باید بروی خدمت ایشان » و چه مردی
بود! آیت حق بود و من از او چه فیوضاتی کسب کردم! و چه چیزها
دیدم!... رفتم خدمت ایشان و حساب کلبه محقری که داشتم کردم.
۹۳/۰۲/۰۴